نهمین ده روز در انجمن صنفی عکاسان ایران؛ مکان‌یابی نادرست!



با انتشار صحبت‌های دبیر[۱] نهمین دوره «ده روز با عکاسان» برای اولین بار در این دوره، به ارائه‌ی نکاتی چند درباره‌ی گفته‌های رامیار منوچهرزاده خواهیم پرداخت. قبل از شروع پیشنهاد می‌شود علاوه بر متن صحبت‌های اخیر دبیر، برای اطلاع از اتفاقات نهمین ده روز، مطلب «نهمین ده روز با عکاسان؛ پرسش‌ها و مسائل» را هم مطالعه کنید. در این مطلب تا آنجا که ممکن بوده تلاش شده است به ترتیبِ صحبت‌های نقل‌شده در خبر، به ارائه‌ی دیدگاه‌ها و نکات مد نظر پرداخته شود. (در این نوشته، مطالبی که به نقل مستقیم صحبت‌های منوچهرزاده پرداخته، با فونت ایتالیک آورده شده ‌است.) همچنین لازم است اشاره کنیم که در مباحث مربوط به دوسالانه‌ی نهم و دهم، لینک برخی از مطالب از وب‌سایت Wayback Machine است.      


بخش اول
دبیر رویداد صحبت‌های خود را با مقدّمه‌ای از هنر و عکاسی آغاز می‌کند. همین‌جا می‌توانیم حدس بزنیم مخاطبان این صحبت عکاسانی هستند که در حوزه‌ی «هنر» فعالیّت می‌کنند. سوای این‌که در صحبت‌های منوچهرزاده توضیحی در مورد عبارات «هنر پست مدرن» و «هنر مدرن» در ایران و ارتباط آن‌ها با عکاسی ایران داده نشده، نخست به این نکته بپردازیم که عکاسی و مشخصاً عکاسی ایران به‌طور کامل در محدوده و قلمرو هنر جای نمی‌گیرد. همین الان که نمایشگاه‌های عکاسی، سالانه‌های عکس دانشجویی و رشته‌‌ی عکاسی در دانشگاه‌های‌ تهران، هنر، سمنان، پارس و… بخشی از عکاسی ایران را شکل می‌دهند، در عین‌ حال آتلیه‌ها و استودیو‌های عکاسی، وب‌سایت‌ها و سرویس‌های رزرو عکاس[۲]، سرویس‌های عکس خبرگزاری‌ها و… هم بخشی از عکاسی ایران به‌شمار می‌روند. بنابراین عباراتی از منوچهرزاده در بخش اول خبر مانند «عکاسی، هنر زمان خویش بوده و هست.» یا هنری خواندن عکاسی[۳]، ارائه‌ی گزارش چندان دقیقی از پدیده‌ی عکاسی ایران نیست.


بد نیست اشاره کنیم که عکاسی چه در مقام هنر، چه در مقام دانش، چه در مقام حرفه و چه در هر مقام دیگری، برتری‌ای نسبت به دیگر بخش‌های عکاسی ندارد. مجدّداً به اساسنامه‌ی انجمن صنفی عکاسان ایران رجوع می‌کنیم: «عکاس کسی است که به‌طور مستمر اقدام به تهیه و ثبت تصاویر با ابزار عکاسی می‌نماید و از راه ارائه این تصاویر کسب درآمد کند و یا عکس‌هایش را به‌عنوان آثار هنری در معرض نمایش و نشر قرار می‌دهد.» بنابراین عکاس کسی هم هست که به‌طور مستمر اقدام به تهیه و ثبت تصاویر با ابزار عکاسی و کسب درآمد از راه ارائه‌ی این تصاویر کند. همانطور که در شروع گفته‌های منوچهرزاده دیدیم، طیف عکاسان، نسبت به آن‌چه در اساسنامه آمده، محدود شده است. به عبارتی اگر تعداد گروه عکاسان اساسنامه را دو عدد در نظر بگیریم، اشاره‌ای به عکاسان گروه اول در گفته‌های دبیر نمی‌بینیم.


حال به این قسمت توجه کنیم: «ورود عکاسی به ایران حتی با وجود گرفتار شدن در مناسبات درباری و حضور نسبی، شگفت‌انگیز بوده و تا به امروز در طول حیات ۱۸۰ ساله‌اش در هر بازه‌ی زمانی و در شرایط مختلف موقعیت ممتاز خودش را به رخ کشیده است.»عبارات به کار رفته در این بخش به‌طور مناسبی تدقیق نشده‌اند و به همین علّت کلمه‌ی «شگفت‌انگیز» کاملاً مبهم می‌نماید. می‌توان پرسید ورود عکاسی به ایران از چه حیث شگفت‌انگیز بوده است؟ منظور از حضور نسبی عکاسی چیست؟ مگر هر پدیده‌ای نسبتی با خود و دیگر پدیده‌های جهان برقرار نمی‌کند و بر این اساس مگر همه چیز نسبی نیستند؟ اگر همه چیز نسبی است پس نسبی بودن ورود عکاسی به ایران به چه ویژگی منحصر به فردی از عکاسی ایران اشاره می‌کند؟


منوچهرزاده ادامه می‌دهد: « عکاسی ایران در طول چندین دهه تا اواخر دهه هفتاد شمسی با یک عنوان مشخص و زیر یک نگاه جامع به اسم عکاسی فعالیت ‌می‌کرد.»


در نقد این ادعا به سه مورد اشاره می‌کنیم:


۱- در سال‌های دهه‌ی سی، در برخی آمار‌های اجتماعی، عکاسی تحت عنوان «عکاسی ابتکاری» هم‌گروه مشاغل هنری دیگر شمرده می‌شد.[۴]
۲- عنوان اولین نمایشگاه عکس برگزار شده در موزه‌ی هنرهای معاصر در سال ۱۳۵۶ «تاریخچه‌ی عکاسی ابداعی» بود.[۵]
۳- در مقدمه‌ی کتاب بررسی فنّی عکاسی نوشته‌ی داریوش گل‌گلاب (منتشر شده در آذر ماه ۱۳۶۰) برای توصیف عکاسان از عبارات «عکاسان آماتور و عکاسان حرفه‌ای» استفاده شده است. همچنین در قسمت دیگری عبارت «هنر عکاسی» به چشم می‌خورد. وقتی از عکاس آماتور و حرفه‌ای نام برده می‌شود و وقتی به این نکته توجه کنیم که عکاسان بخش لاینفک عکاسی‌اند، می‌توان نتیجه گرفت عکاسی آماتور و عکاسی حرفه‌ای نیز در آن برهه‌ی زمانی در نامگذاری عکاسی کاربرد داشته‌ است. در مقدمه‌ی کتاب بررسی فنّی عکاسی نیز با استفاده از عبارت «هنر عکاسی»، به‌عنوان سندی از عکاسی ایران در دهه‌ی شصت، «عکاسی» در کنار «هنر» آورده شده است. بنابراین باز هم می‌بینیم که از عکاسی صرفاً با عنوان و عبارت «عکاسی» یاد نشده است.


در ادامه‌ی گفته‌ها در بخش اول ادعا شده است که عکاسی هنری از اواخر دهه‌ی هفتاد امکان ظهور یافته است. با توجه به این‌که این ادعا نسبت به گذشته‌ای از تاریخ عکاسی ایران که در آن تمام شئون عکاسی تنها ذیل عنوان «عکاسی» قرار می‌گرفته طرح شده است و این مورد را با ذکر سه نمونه مردود دانستیم، بنابراین می‌توانیم در دقیق بودن این عبارت که عکاسی هنری در ایران از اواخر دهه‌ی هفتاد امکان بروز پیدا کرد، نیز تردید کنیم.


حال به این بخش توجه کنید: «در تیر ماه ۱۳۸۳ پس از ۶ سال وقفه دوسالانه نهم برگزار شد که بنا بر مقتضیات دوران رویکردش بر خلاف دوره‌های پیشین بیشتر به عکاسی هنری و نمایشگاهی اختصاص داشت و قاعدتا حضور نسل جوان آکادمیک و آگاه به هنر معاصر عکاسی در آن پر رنگ‌تر بود. دوره‌ای که با دبیری زنده‌یاد بهمن جلالی تبدیل به یک جدل تمام عیار شد. مهم‌ترین دلیل مخالفت‌ها، سهم‌خواهی عکاسان مطبوعات، تبلیغاتی، معماری و … بود. متاسفانه رویکرد درست دوسالانه نهم با همه کمبودها و فقدان‌ها تحت این فشارها و جدل‌ها تداوم پیدا نکرد و دوره‌ی بعدی دوسالانه، بر درِ پاشنه‌یِ همان همگرایی «تمام عکاسان» اعم از هنری و غیرهنری (خلاقه و غیرخلاقه!) چرخید و سبب شد تا در هشت بخش مختلف مسابقه برگزار شود و ‌چنان ملغمه‌ای شد که نه کتابی از آن منتشر و نه بودجه‌ی‌ جوایزش تا یک‌سال بعد تامین شد.»در خصوص نهمین (یا چهارمین) دوسالانه‌ی عکس تهران (یا ایران)[۶] و ادعاهای مطرح شده پیرامون آن، بیان چند نکته ضروری است. نخست آن‌که دوسالانه‌ی نهم فراخوان داشت و در این فراخوان، موضوع آزاد بود و تنها در متن فراخوان و برای توضیح رویکرد دوسالانه به عبارت «نگاه خلاقانه» اشاره شده بود.[۷] محدودیتی هم برای ارسال آثار وجود نداشت[۸] و تمام عکاسان ایرانی کشور می‌توانستند برای این رویداد آثار خود را ارسال کنند.


طبق گفتگوی روزنامه‌ی ایران با بهمن جلالی، دبیر نهمین دوسالانه، به دلیل این‌که عکاسان انجمنی نداشتند[۹] مرکز هنرهای تجسمی از ۱۳ نفر دعوت کرد تا متولی دوسالانه به جای مرکز هنرهای تجسمی، خود عکاسان باشند. این گروه «شورای سیاستگذاری» نام‌ گرفت و تمام امور دوسالانه اعم از برنامه‌ریزی، ارائه‌ی متن فراخوان، تعیین موضوع دوسالانه، تعیین هیأت‌های انتخاب و داوری و تعیین دبیر و مدیر اجرایی را بر عهده داشت. هیأت انتخاب[۱۰] مسئول انتخاب آثار برای نمایش در نمایشگاه و هیأت داوری[۱۱] مسئول انتخاب برگزیدگان دوسالانه بود.


بعد از ارسال آثار و اتمام مراحل انتخاب و داوری، در افتتاحیه‌ی دوسالانه در تیر ماه ۱۳۸۳ بهمن جلالی پس از ارائه‌ی آمار دوسالانه، خبر از برگزاری جلساتی با حضور اعضای شورای سیاستگذاری، هیأت انتخاب و هیأت داوری به‌منظور ایجاد ارتباط رو در رو در حاشیه‌ی دوسالانه داد. جلالی عنوان کرده بود: «دوسالانه آیینه‌ی عکاسی معاصر ایران است.» و بعد از اشاره به مشکلات برگزاری دوسالانه به توضیح اهمیت و ضرورت تشکیل «انجمن عکاسی هنری ایران» پرداخته و گفته بود: «اگر قصد برگزاری و تداوم این برنامه‌ها را دارید باید تلاش کنید تا انجمن دوسالانه را برگزار کند.»


همان‌طور که دیدیم جلالی در خلال صحبت‌های خود در افتتاحیه به ضرورت تشکیل انجمنی برای برگزاری دوسالانه‌ اشاره کرده و این انجمن را «انجمن عکاسی هنری ایران» خوانده بود. در عین حال، با مراجعه‌ی دوباره به مصاحبه‌ی روزنامه‌ی ایران می‌بینیم که جلالی «انجمن ملی عکاسان ایران» را عبارتی مبهم ‌شمرده و اشاره کرده بود انجمن ملی عکاسان همان است که تمامی گروه عکاسانی را که نگاه، کارکرد و منافع‌شان با هم تفاوت دارد، در یک انجمن کنار هم جمع کنیم. بعد از این هم باید انجمن ملی عکاسان انجمنی باشد با شاخه‌های متعدد و وجود شاخه‌های متعدد هم باعث تضعیف انجمن می‌شود.


حال این پرسش مطرح می‌شود که آیا برگزاری ده روز با عکاسان با رویکرد هنر و عکاسی در انجمنی که طبق  اساسنامه، هم عکاسان هنرمند و هم عکاسانی که از عکاسی کسب درآمد می‌کنند را جزو عکاسان تلقی می‌کند، باعث حذف گروه یا گروه‌هایی از عکاسان نمی‌شود؟ پرسش اصلی این است: حق عضویت آن‌ها چه می‌شود؟ و پرسش مهم‌تر: آیا انجمن صنفی عکاسان ایران فضای مناسبی برای برگزاری نهمین ده روز با این رویکرد است؟


فرض کنیم این رویداد قرار است با این رویکرد در انجمن صنفی عکاسان ایران برگزار شود. به هر حال بخشی از اعضای انجمن که به امر هنری در عکاسی خود می‌پردازند شامل این رویداد می‌شوند. حال چرا این بخش از اعضای انجمن حق ارسال اثر ندارند؟ چرا فراخوانی منتشر نمی‌شود؟ در ادامه‌ی گفته‌های منوچهرزاده توضیحاتی در این مورد داده شده است. بنابراین با اتمام مباحث مربوط به دوسالانه به‌طور مفصل به موضوع فراخوان خواهیم پرداخت.


با ادامه‌ی مراسم افتتاحیه‌ی نهمین دوسالانه و در انتهای این مراسم، نفرات برگزیده معرفی شدند و بعد از آن نمایشگاه دوسالانه در نگارخانه‌ی خیال افتتاح شد. محمد غزالی با اثر خود با عنوان «سلف‌ پرتره» برنده‌ی جایزه‌ی نخست دوسالانه شد.


نشست‌های پاسخگویی هیأت انتخاب و هیأت داوری دوسالانه به فاصله یک هفته و به ترتیب در ۵ و ۱۲ مرداد ۸۳ برگزار شدند. پرسش‌ها به‌ویژه در نشست هیأت داوری شدت بیشتری گرفتند. پرسش‌های زیادی در مورد تعریف عکس و اتفاق نظر هیأت داوری در دستیابی به تعریفی مشخص در مورد عکاسی خلاق وجود داشت. عده‌ای از عکاسان به حذف مجموعه عکس‌ها و انتخاب تک‌عکس از میان مجموعه‌هایشان معترض بودند، چیزی که یکی از دلایل انصراف عباسی از داوری بود.[۱۲]


نکته‌ی مهم این‌ است که شاید بتوان بخشی از اعتراض‌ها را به انتخاب آثار برای نمایشگاه و انتخاب نفرات برگزیده (به‌خصوص عکس نفر اول)[۱۳] نسبت داد اما اعتراض‌ها دلایل مهم‌تری هم داشته‌اند. حسن سربخشیان در این نشست به نکته‌‌ی مهمی اشاره کرد و گفت: «همه‌ی عکاسان را جمع کنید تا شورای سیاست‌گذاری انتخاب کنند و شورا هم گروه انتخاب را برگزیند. چون عامل دعوت‌ها سمیع‌آذر[۱۴] بوده، سوء تفاهم هم به‌وجود آمده است. بیایید برطرفش کنید! [حال] وقتی کسی کاندیدا شد و رأی آورد، دیگر کسی حرفی نمی‌زند [اعتراضی نمی‌کند.][۱۵]»


شاید «همه‌ی عکاسان» در گفته‌ی سربخشیان چندان دقیق و قابل جمع نباشد اما نکته‌ی مهم گفته‌ی او این‌ است که شورای سیاست‌گذاری بر اساس اتفاق نظر عکاسان باشد و نه تصویب‌شده از جانب موزه و مدیر وقت موزه‌ی هنرهای معاصر. جلالی در این نشست گفت: «اشتباه ما این بود که شورایی را دعوت کردیم که در یک کاسه نمی‌گنجید. شورا هم‌خوان نبود، مسلّماً در رأی‌گیری هم هم‌خوانی وجود نداشت.»


هم‌چنین شاید برخلاف گفته‌ی صمدیان در نشست هیأت انتخاب، طرح موضوع «خلاقه» در فراخوان با ابهاماتی همراه بوده است و شاید دلیل پرسش‌های متعدد در مورد تعریف عکاسی خلاق در نشست هیأت داوران هم همین موضوع بود. اگر فرض کنیم انجمنی با نام انجمن هنرمندان عکاس برگزارکننده‌ی نهمین دوسالانه بود، می‌توانیم ادعا کنیم که بخش زیادی از ابهامات امکان پدید آمدن را از دست می‌دادند؟     


نکاتی که هم در صحبت‌های سربخشیان و هم در نحوه‌ی طرح موضوع «خلاقه» در فراخوان به چشم می‌خورد دقیقاً همان نکاتی‌اند که غیاب آن‌ها در تحلیل منوچهرزاده از دوسالانه‌ی نهم و دهم محسوس است. منوچهر‌زاده اشاره‌ای به نهاد‌های برگزارکننده‌ی دوسالانه‌ها نمی‌کند و دلیل اعتراض‌ها و جدل‌های دوره‌ی نهم را سهم‌خواهی دیگر گروه عکاسان ارزیابی می‌کند. همین نادیده‌ گرفتن نهاد برگزاری در تحلیل او است که این‌جا، و در برگزاری نهمین ده روز هم به نحو دیگری خود را نمایان می‌کند.


همچنین منوچهرزاده در صحبت‌های خود پیرامون دهمین دوسالانه دست به تقسیم‌بندی‌ای می‌زند و عکاسان هنری را خلّاق و عکاسان غیر هنری را غیر خلّاق می‌نامد. این تقسیم‌بندی چه اساس و مبنایی دارد؟ (منوچهرزاده در دوره‌ی نهم و دهم دوسالانه‌ی عکس که با انتشار فراخوان همراه بودند شرکت کرد و در دهمین دوسالانه در بخش خلّاقه برگزیده شد. از صحبت‌های او می‌توان متوجه شد که وی خود را در جرگه‌ی عکاسان «خلّاق و هنری» قرار می‌دهد و عکاسان دیگر بخش‌های دوسالانه را «غیرهنری و غیرخلّاق» قلمداد می‌کند.)


پرسش بعدی این‌که آیا این «ملغمه‌ی‌» موجود در دهمین دوسالانه دلیل منتشر نشدن کتاب دوسالانه و عدم تأمین بودجه‌ی جوایزش تا سال بعد بود؟ نمی‌توان متصور هیچ دلیل دیگری برای عدم تأمین بودجه شد؟ (همین‌جا بگوییم که برخلاف ادعای منوچهرزاده بودجه‌ی دهمین دوسالانه در کمتر از سه ماه از پایان دوسالانه تأمین شد.)


منوچهرزاده ادامه می‌دهد: «به نظر می‌رسد این فرآیند سهم‌خواهی انجمن‌های دیگر کماکان بحثی ادامه‌ دار داشته باشد. انجمن‌هایی که به نظر می‌رسد می‌توانند همت کرده و رویدادهای اختصاصی خود را ذیل شاخه‌ی تخصصی مورد نظرشان برگزار کنند؛ همانطور که انجمن صنفی عکاسان مطبوعاتی به بهترین شکل در این سال‌ها چندین دوره رویداد «نشان عکس سال مطبوعاتی ایران» را برگزار کرده است.»       


گفتنی است طبق اساسنامه‌‌ی انجمن صنفی عکاسان ایران، عکاسان تنها محدود به عکاسان مشغول به امور هنری نمی‌شوند و انجمن صنفی عکاسان ایران مساوی با انجمن هنری عکاسان ایران نیست. از دبیر نهمین دوره خواستار توضیح در مورد این ماده‌ی اساسنامه[۱۶] و تنشی که این ماده با رویکرد نهمین ده روز ایجاد می‌کند هستیم.


در انتهای این بخش باید گفت بهتر است در تحلیل خود در مورد رویداد ده روز با عکاسان، مبدأ تحلیل را تجربه‌‌ی این رویداد از ابتدا تاکنون قرار دهیم. چون در این بخش‌ از گفته‌های منوچهرزاده توضیحاتی در مورد دوسالانه ارائه شده بود، ما نیز به ناچار به ارائه‌ی توضیحاتی در مورد دوسالانه‌ها پرداختیم. اما مسأله‌ی اصلی و موضوع این نوشتار، ده روز با عکاسان است و نه دوسالانه.


بخش دوم        
بخش دوم این‌گونه آغاز می‌شود: « جهان اینترنت و دسترسی به اطلاعات همه‌جا را درهم تنیده و قاعدتاً برای هنرمندان که شاهد برگزاری بینال‌ها و رویدادهای سطح بالا و معتبر جهانی هنر و عکاسی هستند قابل‌ قبول نخواهد بود که مثل دهه‌های گذشته نمایشگاه‌ها و فعالیت‌های هنری و عکاسی بر مدار فراخوان و همه‌پرسی و رضایت جمیع اشخاص با نگاه‌ها و نگرش‌ها و تجربیات متفاوت عمدتا دولتی‌ برگزار شود.»


اولاً، چرا این‌جا به‌جای صحبت از عکاسان از هنرمندان صحبت شده است؟ دوم این‌که چه آمار و چه تحقیق یا تحقیقاتی نشان می‌دهد که هنرمندان ایران با نمایشگاه و رویداد عکاسی‌ای که با فراخوان همراه باشد مخالف‌اند؟ اشکال فراخوان چیست؟ در مطلب قبلی توضیح دادیم که روش دریافت آثار این دوره نسبت به انتشار فراخوان چه نواقصی دارد. این گفته‌ی منوچهرزاده به این می‌ماند که بخواهیم نگرش خود را بدون انجام هرگونه تحقیقی، نگرش «هنرمندان ایران» قلمداد کنیم. انتشار فراخوان هم به هیچ عنوان به معنی همسان شدن رویداد ده روز با جشنواره‌هایی که با سلیقه دبیر یکسان نیست، تلقی نمی‌شود.


از طرفی عبارت همه‌پرسی در گفته‌ی منوچهرزاده چنان مبهم است که نمی‌توان داوری دقیقی در مورد این عبارت کرد. باز هم تأکید می‌شود انتشار فراخوان، نهمین ده‌ روز را شبیه به دوره‌های پیش از خود نمی‌کند. این‌جا تنها اشاره‌ای گذرا می‌کنیم و در ادامه‌ی مطلب به تفصیل به این مورد می‌پردازیم که هر دوره از رویداد ده روز با عکاسان تفاوت‌هایی با دوره‌های قبل یا بعد از خود داشته است. بنابراین دو قطبی «دوره‌ی هشتم و نهم» و «هفت‌ دوره‌ی گذشته» ابداً دقیق نیست و باعث می‌شود تا در تحلیل خود در مورد این رویداد دچار خطا شویم. چنان که همین‌جا و در صحبت منوچهرزاده می‌بینیم، وی نمایشگاه‌ها و فعالیت‌های دهه‌های گذشته را به‌شکل کلی بررسی می‌کند و قید تمام تفاوت‌ها و جزئیات تجربه‌ی نمایشگاه‌ها و جشنواره‌های عکاسی در ایران را می‌زند.


لازم است اشاره شود که دلیل عدم انتشار فراخوان و مخالفت با آن باید به شکلی مستدل توضیح داده شود. در گفته‌های منوچهرزاده به «نسخه‌ی غیاب» بر می‌خوریم. منظور از نسخه‌ی غیاب این است که مسأله‌ی انتشار فراخوان در نسبت با ده روز با عکاسان مطرح نمی‌شود و منوچهرزاده به‌جای خودِ ده روز، نقطه‌ای خارج از ده روز را در نظر می‌گیرد و بر اساس آن استدلال می‌کند. علاوه بر این، منوچهرزاده کم‌ترین توضیحی در مورد «بینال‌ها و رویدادهای معتبر جهانی» نمی‌دهد و مستقیماً به نتیجه‌گیری می‌پردازد. تا این صحبت‌ها با دقت لازم توضیح داده نشوند ابداً نمی‌توان این نتیجه‌گیری‌ را برای عدم انتشار فراخوان پذیرفت. عبارت‌های «فراخوان» و «همه‌پرسی» و … هم لزوماً ارتباطی با یکدیگر ندارند و مشخص نیست چرا این کلمات در گفته‌ی منوچهرزاده کنار هم به کار برده می‌شوند. شاید دلیل آن باشد تا بر اساس چنین مغالطه‌ای، عدم انتشار فراخوان موجّه جلوه کند.


«یک نگاه به بینال‌ها و برنامه‌های هفت دوره گذشته ده روز با عکاسان ایران و بسیاری از فستیوال‌های دولتی و یا مسابقات مختلف خصوصی (که خوش‌بختانه این موارد به شکل باورنکردنی کم شده و این نشانه‌ای بر همین تفاوت نگرش است) محصول چنین سازوکاری است که هنوز به صورت فراخوان‌گونه، برای بالابردن آمار شرکت‌کننده‌ها و با داعیه دموکراتیزه کردن رویداد، در یک ‌ماه به هر شکلی برگزار می‌شوند و یک‌سری تک‌عکس‌های لحظه‌ای با پایین‌ترین شکل ارائه، بدون تمهیدات نمایشگاهی معنادار و طرح مسئله‌ روی دیوار می‌روند.»[۱۷]


اولاً بگوییم که بینال‌ و ده روز با عکاسان دو موضوع متفاوت از هم‌اند و حتّی تنها، و تنها یک دوره از ده روز با عکاسان یا یک دوره از دوسالانه را نمی‌توان با «یک‌ نگاه!» ارزیابی کرد. بالاتر اشاره به تفاوت دوسالانه‌ی نهم با دوسالانه‌ی دهم کردیم. حتی خود منوچهرزاده به‌نحوی دیگر به این تفاوت اشاره کرد و شگفت‌آور است که بلافاصله بعد از طرح این تفاوت، وی نه‌تنها این دو دوره بلکه تمام دوسالانه‌ها را کنار هم می‌نشاند. ضمناً از دبیر انتظار می‌رود در نوشته‌ا‌ی جامع و مستدل و نه تنها با «یک نگاه»، توضیح دهد که اولاً چگونه ده روز با عکاسان و دوسالانه و بسیاری از جشنواره‌های دولتی یا خصوصی محصول سازوکاری است که به شرح آن می‌پردازد و قبل از همه‌ی این‌ها مطلوب است توضیح دهد اصلاً این سازوکار چیست؟ وی فقط به ویژگی‌های این سازوکار اشاره می‌کند اما در مورد ماهیت این سازوکار توضیحی نمی‌دهد.


همچنان روشن نیست که مشکل انتشار فراخوان چیست. آیا انتشار فراخوان در تمام دوسالانه‌ها و هفت دوره‌ی گذشته‌ی ده روز با عکاسان صرفاً برای بالا بردن آمار شرکت‌کنندگان بوده است؟ مبنا و سند چنین ادعایی چیست؟ دوره‌ی اول تا هفتم ده روز با عکاسان چگونه ارزیابی شده‌اند که چنین نتیجه‌ای گرفته شده است؟        
این‌جا به فراخوان دوره‌ی اول ده روز با عکاسان اشاره می‌کنیم. متن فراخوان از این قرار است:


«دبیرخانه انجمن عکاسان ایران در اطلاعیه‌ای از اعضای انجمن دعوت کرد، برای حضور هرچه بهتر و حرفه‌یی‌تر عکاسان عضو در نمایشگاه عکس، اسلایدشو و اینتراکشن پیش‌بینی شده برای برنامه ده روز با عکاسان که از ۲۱ تا ۳۰ آذرماه ۱۳۹۱ در خانه‌ی هنرمندان ایران برگزار خواهد شد، حداکثر ۱۰ عکس دلخواه خود را با موضوع آزاد و به‌صورت تک عکس در اندازه ۲۰×۳۰ سانتیمتر و ۳۰۰ دی‌پی‌آی به ایمیل info@nips.org.ir ارسال و یا CD عکس‌ها را تا پایان شهریورماه ۱۳۹۱ به دبیرخانه انجمن عکاسان ایران به آدرس تهران، خیابان طا‌لقانی، خیابان موسوی شمالی (فرصت)، باغ هنر، خانه هنرمندان ایران ارسال کنند.»


از دبیر نهمین ده روز می‌خواهیم با ارائه‌ی توضیحات کافی نشان دهد چگونه فراخوان اولین ده روز برای بالا بردن آمار شرکت‌کنندگان تداعی شده است. (حداقل اگر قرار بود آمار شرکت‌کنندگان بیشتر باشد می‌‌شد در متن فراخوان به جای اعضای انجمن، از تمام عکاسان کشور دعوت شود.)


حال به اطلاعیه‌ی دوره‌ی پنجم ده روز با عکاسان دقت می‌کنیم:


«اعضای محترم انجمن عکاسان ایران ایران
با سلام و احترام 
چنانچه مستحضرید پنجمین دوره ۱۰ روز با عکاسان ایران از تاریخ ۱۹ لغایت ۲۸ آذر ماه ۱۳۹۵ به دبیری آقای سید عباس میرهاشمی در خانه هنرمندان ایران برگزار می‌شود.  
در این دوره همانند سنوات گذشته یک گالری اختصاص به انجمن عکاسان ایران داشته و علاقه‌‌مندیم همچون سال گذشته آثار هنرمندان عضو انجمن را به نمایش درآوریم.         
لذا از عزیزانی که تمایل به شرکت در این همایش بزرگ عکاسی را دارند تقاضا داریم تا تاریخ ۲۳ آبان ۱۳۹۵ عکس های خود را بر اساس موارد ذیل به دبیرخانه ده روز ارسال نمایید. بدیهی است که آثار ارسالی توسط شورای هنری مرکب از آقایان: ابراهیم صافی، مجید ناگهی و سیدعباس میرهاشمی بازبینی و از میان آثار ارسالی انتخاب برای این نمایشگاه صورت می پذیرد.    
موارد مورد نظر: 
الف) آثار ارسالی بایستی به شکل یک پروژه یا مجموعه عکس باشد و تم آن نگاه هنرمندانه عکاسی در موضوع شعار ۱۰ روز امسال « عکاسی امروز، فرصت های جدید» باشد.        
ب) برای این آثار یک استیتمنت در حد نیم صفحه A4 نوشته شده و در آن اندیشه عکاس در مورد موضوع توضیح داده شود.
ج ) تعداد آثار حداکثر ۵ قطعه باشد.       
د ) آثار ارسالی با حجم حداقل ۳ مگابایت  جهت بررسی تا تاریخ ۲۳/۰۸/۱۳۹۵ به ایمیل nips10days@gmail.com ارسال گردد. بدیهی است این تاریخ تمدید نمی‌گردد.        
ه ) اسامی انتخاب شده توسط دبیرخانه به اطلاع شرکت کنندگان خواهد رسید.       
توجه: لطفا در قسمت موضوع ایمیل شماره عضویت درج گردد.       
با تشکر
دبیرخانه ده روز با عکاسان»


بر اساس این اطلاعیه از انجمن عکاسان ایران، این ‌بار از دبیر نهمین ده روز می‌خواهیم نشان دهد کدام قسمت متن اطلاعیه اشاره‌ای به ارسال «تک‌عکس‌های لحظه‌ای» کرده است. هم‌چنین انتظار می‌رود منوچهرزاده توضیحی در مورد مردود بودن تک‌عکس در نگاه خود بدهد و توضیح دهد منظور از تک‌عکس «لحظه‌ای» چیست. (البته «تک‌عکس» و «مجموعه‌عکس» عباراتی هستند که به وفور در متن فراخوان‌ها به چشم می‌خورند و تحقیق در مورد چگونگی برآمدن چنین واژگانی خود موضوع جالبی است.) از دیدگاه ما، پرداخت به یک مسأله یا گروهی از مسائل از طریق عکاسی می‌تواند از طریق یک یا چند فریم صورت گیرد و مجدداً، هیچ الزامی برای برتری و ارجحیت مجموعه‌ای از فریم‌ها بر یک فریم و بالعکس قائل نیستیم.


منوچهرزاده ادامه می‌دهد:  «این سوال احتمالاً در ذهن عکاسان جوان آگاه به مباحث هنر معاصر، دانشجویان و فعالان این رشته به‌وجود خواهد آمد که چرا این مقدار بین فضای نمایشگاهی خصوصی و بینال‌ها و فستیوال‌های خارجی با برنامه‌های عمومی تفاوت وجود دارد.»


تا این قسمت از گفته‌های منوچهرزاده اشاره می‌کنیم چه پرسش‌‌هایی ممکن است در ذهن ما به وجود آمده باشد: چرا دبیر نهمین دوره با داوری‌های سطحی نسبت به تاریخ برگزاری دوسالانه‌ها و دوره‌های ده روز با عکاسان، دست به تحلیل این رویدادها می‌زند و برای طرح ادعاهای خود، اقدام به کم‌ترین میزان تحقیق نمی‌کند؟ چرا در صحبت‌های دبیر، تعداد زیادی عبارت مبهم به کار رفته است؟


به ادامه‌ی گفته‌ها بپردازیم: «در سال ۱۳۹۸ و چند ماه قبل از برگزاری هشتمین دوره ده روز با عکاسان ایران با دبیری آقای اسماعیل عباسی شورایی تشکیل شد متشکل از مهدی مقیم‌نژاد، بهنام صدیقی، زانیار بلوری و بنده که طی جلسات متمادی و منسجم و به این تصمیم قطعی رسیدیم که شیوه برگزاری باید مثل تمام دنیا سمت و سویی کیوریتوریال پیدا کند …»


از دبیر این دوره می‌خواهیم در مورد عبارت «کیوریتوریال» توضیحات کاملی ارائه کند. البته که این‌جا باز هم نسخه‌ی غیاب دیده می‌شود. (چون تمام دنیا سمت و سوی «کیوریتوریال» پیدا کرده، ما هم باید سمت و سوی «کیوریتوریال» پیدا کنیم!) راه حلی که هیچ ارتباطی با رویداد ده روز با عکاسان ندارد. اگر منظور دبیر از عبارت «کیوریتوریال» رویکردی است که در هشتمین دوره شاهد آن بودیم باید بگوییم که این رویکرد باعث حذف طیف وسیعی از عکاسان اساسنامه شد و آن دسته از اعضای انجمن هم که به امور هنری می‌پرداختند حقی برای ارسال آثار نداشتند. بنابراین صریحاً با تضییع حقوق خود به‌عنوان اعضای اصلی انجمن و رویکرد «کیوریتوریال» مخالفیم و از اسماعیل عباسی، دبیر دوره‌ی هشتم و از منوچهرزاده در مقام دبیر نهمین دوره در قبال تضییع حقوق خود خواستار پاسخ هستیم.


ادامه:  «به این ترتیب شورای هنری متشکل از این چهار نفر در اقدام برای جمع‌آوری آثار، دوستان دغدغه‌مند در این حوزه، اساتید دانشگاهی و غیردانشگاهی آشنا با جریان نمایشگاهی روز و انجمن‌های علمی دانشگاه‌های مختلف و تعدادی از کانون‌های فعال عکاسی شهرستان را در جریان قرار داد.»


پرسش مهم: «دوستان دغدغه‌مند» دقیقاً چه کسانی هستند؟ اگر انتشار فراخوان از دیدگاه منوچهرزاده به منظور بالا بردن آمار شرکت‌کنندگان است، مشارکت دوستان دغدغه‌مند هم از ثمرات رویکرد «کیوریتوریال» است؟ با این اوصاف در این دوره هم به احتمال قوی شاهد حضور «دوستان دغدغه‌مند» خواهیم بود.
 
«هر یک از ما مجاز بودیم هنرمندان و عکاسان و پروژه‌های مورد علاقه خود را معرفی و برای داوری نهایی نامزد کنیم و پس از آن در تصمیمی گروهی با تبادل نظر و آرا مجموعه‌های نهایی را انتخاب کنیم.»


این را هم به صحبت‌های منوچهرزاده بیفزاییم که شورای هنری در دوره‌ی هشتم خود را مجاز و محق دانست که هیچ‌یک از اعضای انجمن عکاسان ایران را از طریق عادلانه به فرایند انتخاب و داوری خود راه ندهد.


 «ما تلاش داشتیم نسل جوان نوپا اما آگاه به مقتضیات عکاسی هنری معاصر را با محدودیت سنی ۳۵ تا ۴۰ سال که در فضای هنر ایران به‌عنوان هنرمندان تثبیت شده، مطرح و کاملا دیده شده نباشند، معرفی کنیم و این یک فرصت و امکان برای معرفی نسل جدید عکاسان هنری ایران بود.»

پرسشی که در این قسمت می‌توان طرح کرد این است که محدودیت سنی نسل «جوان و نوپا» محدود به بازه‌ی ۳۵ تا ۴۰ سال می‌شود؟! حدس می‌زنیم این تنها یک اشکال نگارشی موجود در متن است!

بخش سوم       
در این بخش ابتدا در شش قسمت به صحبت‌های منوچهرزاده می‌پردازیم و سپس همانند دو بخش قبل، به ادامه‌ی مطلب می‌پردازیم.


۱) «امسال با تغییر تعدادی از اعضای هیئت ‌مدیره و پس از سه سال رکود دوران کرونا و عملا سکوت انجمن …».


اشاره می‌کنیم که در طول دو سال گذشته، همان‌طور که در مطلب قبلی اشاره شد، انجمن به دنبال برگزاری ده روز با عکاسان بود. از طرفی در سال ۱۳۹۹ انجمن عکاسان ایران اقدام به برگزاری نخستین مسابقه عکس برگ‌ریزان تهران کرد و چنان‌چه منوچهرزاده می‌گوید «سکوت» نکرد.[۱۸]


۲) «… طی جلسات مختلف انجمن، بنده را به عنوان دبیر این دوره انتخاب کردند که شناخت نسبتا مناسبی از دوره‌ی گذشته ده روز و مشکلات پیش‌روی آن داشتم و خود به نوعی یکی از پیشنهاد دهنده‌های آن شورا در سه سال گذشته بودم.»     


امیدواریم از این پس هیأت مدیره‌ی انجمن به انتخاب فردی به عنوان دبیر ده روز با عکاسان بپردازد که اشراف کافی بر دوره‌ها و تجربیات دوره‌های گذشته‌ی ده روز با عکاسان داشته باشد. بد نیست بدانیم که منوچهرزاده علاوه بر دبیری این دوره، خود یکی از اعضای هیأت‌ مدیره‌ی انجمن، عضو کمیته‌ی عضویت و مسئول کمیته‌ی همایش‌ها هم هست.


۳) «… مهم‌ترین تصمیم، تثبیت نگاه شورای هنری گذشته بود که با تصمیم هیئت مدیره محترم قرار بر حداقل تغییرات در ساختار و روند دوره گذشته شد، و این نشان از توافق اعضای انجمن بر سر اثربخش بودن تصمیمات دوره هشتم داشت.»


با مراجعه به لیست اعضای انجمن عکاسان ایران، اعضای انجمن در چهارگروه اعضای هیأت موسس، اصلی، افتخاری و ماندگار دسته‌بندی شده‌اند. منوچهرزاده چگونه و از طریق کدام تحقیق به توافق اعضای انجمن در مورد اثربخش بودن تصمیم‌های دوره‌ی هشتم رسیده است؟ شاید منوچهرزاده تنها اعضای کمیته‌ها و هیأت مدیره‌ی انجمن را «اعضای انجمن» قلمداد می‌کند!  


۴) «مرحله بعد اسامی داورها و کسانی بود که امکان معرفی نسل جدید دغدغه‌مند و آگاه به مقتضیات عکاسی هنر معاصر را داشته باشند. این اشخاص هر کدام می‌بایستی به نحوی با جریان عکاسی معاصر ایران و فضای آکادمیک آن آشنا بوده و به سبب ارتباط با کانون‌های عکس شهرستان‌ها و برگزاری کارگاه‌ها و ورکشاپ‌ها در شهرهای مختلف ایران امکان آشنایی و ارتباط با طیف گسترده‌ای از عکاسان را داشته باشند. تصمیم بر آن شد که برای پوشش گسترده‌تر و دقت در انتخاب در نسبت با دوره گذشته، به جای چهار نفر، ده نفر نامینیتور(معرف) داشته باشیم که در حقیقت این دوستان مجاز بودند تا سقفی که تعیین شده بود هنرمندان عکاس را نامزد کنند و در این مسیر از هر کسی مجاز به کمک و مشورت‌گرفتن بودند.»    


پرسش: اسامی «داورها و کسانی» به معنای افرادی اضافه بر ده داور معرفی‌شده از سوی دبیرخانه است؟ مجدداً باز هم مشخص نیست چرا برای پوشش گسترده‌تر، کوششی برای انتشار فراخوان صورت نگرفت. آیا انتشار فراخوان نسبت به توسل به درگاه داوران پوشش گسترده‌تری از عکاسان را به همراه ندارد؟ از طرفی آیا الزاماً جریان معاصر عکاسی ایران ارتباطی با فضای آکادمیک عکاسی در ایران دارد؟ اصلاً جریان معاصر عکاسی ایران چیست؟ اگر به جریان معاصر اشاره می‌شود باید توضیحی در مورد دیگر جریان‌های عکاسی ایران هم داده شود و پس از آن به بیان تفاوت جریان معاصر عکاسی با دیگر جریان‌ها پرداخته شود. پرسش دیگر این‌که چرا «فقط» قرار است به جریان معاصر پرداخته شود؟ آیا این جریان ارجحیّتی نسبت به دیگر جریان‌ها دارد؟


۵) «به‌منظور عدم انقطاع بین منتخبین دوره‌ی گذشته و این دوره از ۴۰ نفر دوره‌ی هشتم هم برای ارسال اثر به این دوره دعوت به عمل می‌آید.»


از دبیر می‌خواهیم علاوه بر رویکرد «کیوریتوریال به انضمام دوستان دغدغه‌مند»، به توضیح سیاست «عدم انقطاع» هم بپردازد. جالب است که اعضای انجمن مثل دوره‌ی قبل، امتیاز و حقی برای ارسال اثر از طریق شایسته‌ی خود ندارند و با این حال، ۴۰ نفر دوره‌ی گذشته در این دوره هم برای ارسال اثر «دعوت» می‌شوند.


می‌توان گمانه زد که «عدم انقطاع» ممکن است چه پیامد‌هایی داشته باشد. این رویکرد در ده روز با عکاسان باعث می‌شود تا در هر دوره، حاضرانِ دوره‌ی قبل امتیازی برای شرکت دوباره داشته باشند و ممکن است تا چند دوره شاهد حضور اسامی یکسان در ده روز با عکاسان باشیم و دامنه‌ی پوشش ده روز، به جای گسترده‌تر شدن، دوره به دوره محدود‌تر شود. به جا است اگر بپرسیم آیا این روش، روشی است که پوشش گسترده‌ی نسل جوان عکاسی را به همراه دارد؟


۶) «همچنین ما در این دوره مصمم هستیم و تصمیم گرفته‌ایم از همفکری و ایده‌پردازی تعدادی از جوانان دغدغه‌مند و فعال در حوزه عکاسی به شکل مستقیم بهره ببریم. به این منظور هم‌زمان با گروه اجرایی، کارگروهی از جوانان با مدیریت آقای زانیار بلوری به موازات فعالیت‌ها خواهیم داشت که برنامه‌ها و نشست‌ها و دورهمی‌های این دوره را به تیم اجرایی و علمی پیشنهاد خواهند داد و این دو گروه به موازات هم و در یک راستا برای بهتر اجرا کردن امور و برنامه‌های متفاوت تلاش خواهند کرد.»


اگر دقت کنیم، می‌بینیم که منوچهرزاده تنها در مورد «تعدادی» از «جوانان دغدغه‌مند» صحبت می‌کند. به هر حال بعد از گذشت دو روز از انتشار صحبت‌های دبیر، در شانزدهم مرداد کارگروه جوانان معرفی شد. اعضای این کارگروه عبارتند از: هنگامه امیرابراهیمی، الهام مرادی، فرشته منفردی، امیرحسین کردونی، امین شیرپور و محمد مهرآرا. با توجه به رویکرد این دوره، از انجمن انتظار نمی‌رود برای تشکیل کارگروه اقدام به انتشار فراخوان کند اما با این‌ حال پرسش خود را مطرح می‌کنیم. چرا برای تشکیل کارگروه فراخوانی منتشر نشد؟ با نگاهی به ترکیب اعضای کارگروه متوجه می‌شویم تمام این شش نفر، دانشجویان یا فارغ‌التحصیلان رشته‌ی عکاسی از دانشگاه‌های هنر، تهران و نیشابور هستند. از طرفی امین شیرپور خود عضو اصلی انجمن عکاسان ایران است و این «تصادف» بسیار جالبی است. این‌جا می‌توانیم پیش‌بینی‌ای در مورد نهمین ده روز کنیم. آن هم این‌که معیار امکان حضور در این رویداد، نه عضو انجمن بودن، بلکه تحصیل در رشته‌ی عکاسی (یا فارغ‌التحصیلی از رشته‌ی عکاسی) به انضمام «دغدغه‌مندی» است.


در انتها منوچهرزاده به ارائه‌ی نکاتی در مورد عدم انتشار فراخوان و ارتباط با داوران می‌پردازد. (برای جلوگیری از حجیم شدن مطلب، قسمت‌ آخر گفته‌های منوچهرزاده را به‌طور کامل این‌جا نمی‌آوریم.) استدلال‌های منوچهرزاده در قبال عدم انتشار فراخوان به هیچ عنوان قابل قبول نیست. همان نسخه‌ی غیاب است که پیشتر در موردش توضیح دادیم. علاوه بر این‌که انتشار فراخوان هیچ منافاتی با «جدی یا معاصر بودن» (عباراتی که منوچهرزاده در صحبت‌های خود به کار می‌برد) ندارد.


هم‌چنین توضیح دادیم نکته‌ای که از دید منوچهرزاده پنهان مانده خودِ نهاد انجمن عکاسان ایران است. انجمن عکاسان ایران دارای اعضایی است که در قبال حق عضویت خود، حق شرکت و دارا بودن فرصت برای ارسال اثر به ده روز با عکاسان برای آنان محفوظ است. عدم انتشار فراخوان (حداقل برای اعضای انجمن) باعث تضییع حقوق اعضا می‌شود. پرسش مهم این است که انتشار فراخوان (چه محدود و چه گسترده) روشی نزدیک‌تر به عدالت برای پوشش سراسری نسل جوان عکاسی ایران است یا توسل به دغدغه‌مندی و دایره‌ی دوستی و معرفی و فضای آکادمیک؟


منوچهرزاده در ادامه عنوان می‌کند که این نوع رویکرد (رویکرد دوره‌ی هشتم و نهم) باعث ایجاد مسیری واضح و مشخص شده و نسل جدید را در یک مسیر قاعده‌مند به دور از هیجانات کاذب و مسابقه‌محور رویکرد‌های گذشته قرار می‌دهد. جای تعجب بسیار است که در سخن دبیر، کم‌ترین شناختی از دوره‌ی اول تا هفتم ده روز مشاهده نمی‌شود. در محدوده‌ی بررسی این مطلب و مطلب قبلی، دیدیم که فراخوان دوره‌ی اول و پنجم و هفتم، مسابقه‌محور نبوده‌اند. علاوه بر این‌که وقتی فراخوانی شامل ارائه‌ی جوایز و رتبه‌بندی نباشد، «هیجان» آن چه مضراتی دارد که رویکرد «کیوریتوریال» مخالف آن مضرات است؟  


منوچهرزاده در ادامه عنوان می‌کند: «باید پذیرفت که بسیاری از اشخاص معرفی‌شده در دوره گذشته و قطعا این دوره باوجود شکل فراخوانی حاضر به حضور نخواهند بود، چرا که این یک مرحله گزینشی و آگاهانه از شناخت و معرفی شخص خواهد بود.»


چگونه چنین ادعایی را «باید» پذیرفت؟ مگر از تمام شرکت‌کنندگان در قبال این موضوع پرسش شده و تعداد زیادی از آن‌ها مخالف انتشار فراخوان بوده‌اند که چنین ادعایی مطرح می‌شود؟ در نهایت اگر هم گفته‌ی منوچهرزاده مستدل و صحیح باشد، باید بگوییم که این مورد کوچک‌ترین اهمیتی برای ما ندارد. پرسش ضروری این است که صلاحیت افراد معرفی‌شده برای حضور در ده روز با عکاسان چه بوده است؟ آیا عضو انجمن بوده و حق عضویت پرداخت می‌کرده‌اند؟ آیا از طریق فرصتی برابر که به‌شکل عادلانه در اختیار تمام عکاسان بوده اقدام به ارسال آثار کردند و پذیرفته شدند؟


صرف نظر از قرار دادن امتیاز برای اعضای انجمن، اگر دوره‌ی هشتم با انتشار فراخوان همراه بود و این افراد موفق به حضور در هشتمین ده روز می‌شدند، مشکلی پیش نمی‌آمد.[۱۹] با این حال که شایسته‌ بود برای اعضای انجمن، امتیازهایی در نظر گرفته شود. اما هیچ‌یک از این اتفاقات رخ نداد.


منوچهرزاده به دو مورد اشاره می‌کند و عنوان می‌کند که فراخوان فاقد این دو است: مرحله‌ی «گزینشی» و «آگاهانه» از شناخت و معرفی شخص. باز هم این عبارات مبهم اند و باید تدقیق شوند اما، فراخوان هم خود یک فرایند گزینشی است. با توجه به عبارات به کار رفته در صحبت منوچهرزاده نقش «شناخت و معرفی» را در انتخاب نباید دست کم گرفت. این عبارت را کنار عبارتی مانند «دوستان دغدغه‌مند» که در صحبت‌های منوچهرزاده به آ‌ن‌ برخوردیم قرار دهید تا به تصویری شفاف‌تر از رویکرد «کیوریتوریال» مد نظر وی دست یابید.


منوچهرزاده در ادامه‌ی گفته‌های خود به موردی اشاره می‌کند که بدون طرح هیچ‌ پرسشی، تنها از او می‌خواهیم معنا و منظور خود از این عبارت را توضیح دهد: 
«هنرمند در این شکل اجرایی، موقعیتی ممتازتر از اثر خود خواهد داشت و این یک تعریف معاصر و مشخص و پذیرفته‌شده در جهان معاصر هنر است. این نامینیت‌کردن و بازنگری در آثار یک امکان متفاوت برای ارتباط مستقیم با داورها خواهد بود و آن‌ها عملا سهم بزرگی در اجرا و انتخاب اثر و کیفیت برگزاری در گفت‌وگو و مشورت با هنرمندان ایفا خواهند کرد.»


به صحبت‌های پایانی منوچهرزاده می‌پردازیم:


«امروزه با توجه به حجم تبادل اطلاعات، پلتفرم‎های مختلف مجازی، حضور دانشجوها از سایر شهرها در تهران، نشست‌های مختلف هنری آنلاین و غیرآنلاین در تهران و سایر شهرها و وجود آموزشگاه‌ها و دانشگاه‌های فراوان هنری با رشته عکاسی در بیشتر نقاط ایران، فقدان ارتباط با داورها (ده داوری که عموما در فضای عکاسی هنری ایران شناخته شده هستند و همیشه پذیرای آثار عکاسان از اقصی نقاط کشور برای بررسی و نظردهی بوده‌اند) کمی عجیب به نظر می‌رسد.»


آن‌چه برای ما کمی عجیب به نظر می‌رسد اصرار بر رویکردی است که به‌خوبی مشخص است پوشش چندانی ندارد و در آن «شناخت»، «دوستی» و «دغدغه‌مندی»[۲۰]، سهم زیادی را به خود اختصاص می‌دهند. با این‌حال، همان‌طور که قبل‌تر اشاره کردیم، این روش ارسال اثر («اقدام» از طریق داوران) باعث دخالت عوامل نامطلوب متعددی در فرایند ارسال اثر می‌شود.


هنوز و همچنان دلیل مقاومت شدید منوچهرزاده در مورد فراخوان و ارتباط دادن آن به مسابقه و هیجان کاذب و همه‌پرسی مشخص نیست. با این حال، منتظر ارائه‌ی پاسخی مستدل از وی در قبال عدم انتشار فراخوان، چه برای اعضا و چه برای گروه‌های گسترده‌تر عکاسان هستیم.


اکنون با اشاره‌ی مجدد به این امر که منوچهرزاده عضوی از اعضای کمیته‌ی عضویت انجمن عکاسان است، از او می‌خواهیم تا توضیح دهد وقتی قرار است در یکی از مهم‌ت

منبع خبر : akkasee.com